«رسانه داری» برای اهل رسانه از خبرنگار و روزنامه نگار گرفته تا دبیر و سردبیر همیشه رویایی جذاب است که اغلب در پی این رویا و با هدف به راه انداختن رسانهای مستقل روزهای خود را به شب میرسانند.
من هم از سال ۱۳۷۵ که فعالیت رسانهای خود را آغاز کردم و تا سال ۱۳۸۶ که وبلاگی با عنوان «پایگاه اطلاع رسانی رضا استادی» در بلاگفا راه اندازی کردم،همیشه «رسانه داری» برایم هدفی شیرین و البته دست نیافتنی بود.در آن زمان «رسانه داری» بازی بزرگان بود و ما خبرنگاران و روزنامه نگاران دون پایه را به دنیای بزرگان راه نبود و حتی در مخیلهامان هم نمیگنجید که به دور از مناسبات سیاسی و قرار گرفتن در کنار اهالی قدرت بتوانیم روزی رسانهای در حوزه مورد علاقهامان با خط مشی دلخواه و در چهارچوبهای قانونی راه اندازی و آن را اداره کنیم.با ظهور و بروز تلگرام،کانالهای بینام و نشان و فاقد هویت مشخص بستر مناسبی برای انتشار مطالب ما محسوب میشد که البته خیلی زود حاشیه امنیت آن نیز از میان رفت. سال ۱۳۹۲ و در دولت یازدهم،از سوی معاونت مطبوعاتی فضایی فراهم شد تا بدون تشریفات اداری زائد و دست و پاگیر،افرادی مانند من بتوانند رسانه خود را راه اندازی و در فضایی رسمی فعالیت کنند.این امکان فراهم نمیشد مگر با وسعت نظر «حسین انتظامی» معاونت مطبوعاتی وقت و «علاالدین ظهوریان» دبیر هیات نظارت بر مطبوعات که با درکی درست از تغییرات و شرایط روز فضای رسانهای،زمینه مناسبی برای تولد رسانههای مستقل و مسوولیت پذیر کردن آنها فراهم نمودند.در این فضای تازه رسانهها به واسطه ثبت در بسترهای قانونی هم هویت واقعی پیدا کردند و هم با مسوولیت پذیری بیشتر به حوزههای مورد نظر خود پرداختند. شاید مهم ویژگی مسیری که حسین انتظامی در این دوره فراهم کرد آن بود که با ثبت قانونی رسانهها دیگر در زمان بروز مشکلات حقوقی،دادگاههای عمومی کیفری به جرائم مطرح رسیدگی نمیکردند و رسیدگی به جرائم وبسایتها و پایگاههای خبری تازه تاسیس نیز در چهارچوب دادگاه مطبوعات و با حضور هیات منصفه صورت میگرفت که مسیری به مراتب بهتر از دادگاههای عمومی بود و به تدوام فعالیت آنها و جلوگیری از توقیف آنها کمک میکرد.
یارانه مطبوعات،مسیر اداره رسانههای تازه تاسیس هر رسانهای برای تداوم و بقای فعالیت خود نیاز به منابع مالی دارد.منابع مالی نیز در اختیار «اهالی قدرت» است و تلاش برای تداوم حیات اقتصادی رسانه به چیزی جز «تبدیل شدن به بلندگوی اهل قدرت» نمیانجامد و در نهایت رسانه به ابزاری در دست اهل قدرت تبدیل میگردد که خیلی زود از نقد و تحلیل فاصله گرفته و تبدیل به رسانهای کم اثر میشود.ابتکار دیگر حسین انتظامی که جای تقدیر دارد؛ طراحی ساز و کار ارزیابی و در نهایت اخذ یارانه دولتی بود که شامل حال رسانههای نوپا و تازه تاسیس نیز شد و همین موضوع مسیری برای تداوم حیات توام با استقلال در اختیار آنها گذاشت. ۲۹ اردیبهشت سال ۱۳۹۳ که سینماپلاس پا به عرصه رسانه گذاشت،تعداد رسانههای تخصصی سینمایی در فضای مجازی به زحمت به تعداد انگشتان یک دست میرسید و حالا نزدیک به بیست رسانه تخصصی دارای مجوز در حوزه سینما فعالیت میکنند که این تنوع و تکثر بسیار ارزشمند است.سینما مثبت الزامی به انتشار گسترده و کمی مطالب ندارد و البته تلاش میکند با تصویر سازی،جذابیتی بصری به اخبار خود بدهد.رویای آغازین این رسانه تکثر و تعدد رسانههایی با پسوند مثبت در حوزههای فیلم کوتاه،مستند،تلویزیون و حتی ادبیات بود اما حالا تمامی این عناوین در یک سینما مثبت خلاصه شده است. سینما مثبت در طول این ده سال تمرکز خود را بر فضای نقد و تحلیل عملکرد مدیران سینمایی گذاشته و به جای پرداختن به مسائل عام و حوزههایی مانند سلبریتیها،تلاش کرده تا سیاستگذاری و مسائل بنیادی را مورد توجه قرار دهد و از مسوولان حاضر در این حوزه افرادی شفاف و پاسخگو بسازد.البته با چالشهای متعددی نیز مواجه شدهایم که کوچکترین آنها نداشتن سهم از آگهی و چالشهای حقوقی بوده که خوشبختانه تاکنون در هیچ دادگاهی محکومیتی برای این رسانه رخ نداده است. آنچه باعث ماندگاری طولانی مدت رسانهای مستقل میشود را میتوان در چند جمله خلاصه کرد: عدم توقع مالی از فعالیت رسانهای،افزایش تواناییهای مدیران و همکاران رسانه،توجه به گرافیک و بخش تصویری،رفتار شفاف و توام باص داقت با مخاطبان،حضور در فضای مجازی به صورتی هدفمند-یافتن حوزهای تخصصی و فعالیت در آن حوزه و دوری از تکرار مکررات و مطالب زرد که دیگر اهمیت و ارزشی ندارند اگرچه مخاطب با چند کلیک بیشتر واکنشی به آن نشان میدهد اما به سرعت تولید،محو شده و از یادها و خاطرهها میروند.
*مدیر مسوول سینما مثبت
۲۲۰۵۷